مائوریتسیو ساری چهرهای زیبا و فتوژنیک ندارد. از نظر محبوبیت نیز بعید است به پای بزرگان مربیگری در جهان و حتی ایتالیا نیز برسد. شمار طرفدارانی که او را دوست ندارند به نظر کمی بیشتر از علاقهمندانش است و اگر بخواهیم کمی مستندتر صحبت کنیم کافیست به تصاویر و ویدئوهای منتشر شده در فضای مجازی رجوع کنیم تا با کاهش محسوس در آغوش گرفتن او پس از مسجل شدن قهرمانی در رقابتهای سری آ به نسبت سایرین و چهبسا موارد مشابه در میان سایر قهرمانان این فصل فوتبال اروپا مواجه شویم.
در سوی دیگر آنتونیو کونته یار سابق و رقیب امروز ایستاده است؛ خوشتیپ و علیرغم تمام حاشیهها همچنان محبوب. از یووه که بگذریم در اینتر همه به او احترام میگذارند و صمیمانه دوستش دارند و کمتر کسی در شهر میلان به فکر وداع با اوست. کونته نخستین کسی است که پس از سالها فطرت، رگهای از یک احیای دوباره را به کالبد نیمهجان اینترناتزیوناله دمیده و نراتزوریها میدانند که با او میتوانند به آینده و فرداهایی که دیگر دور نیستند امیدی کاملاً جدی ببندند.
تنها چند ماه پس از فروکاستن حواشی پیوستن کونته به اینتر، فرشهای قرمز یکی بعد از دیگری برای او در میلان پهن میشد و ماروتا نیز تا میتوانست از باشگاه برای دوست قدیمیاش امتیاز میخرید. پس از سالها بازیکنان اسم و رسمدارتری بلیط پرواز به میلان را در دست میگرفتند و ترکیب اینترناتزوناله خوش رنگ و لعابتر میشد؛ کار تا آنجا پیش رفت که آنها حتی جرأت بازی با شایعه پیوستن لیونل مسی به تیمشان را نیز تجربه کردند.
اگر در اردوگاه رقیب دژان کولسفسکی بیانکونری میشد در اینتر کریستین اریکسن بود که نراتزوریپوش شده بود. وخامت تا آنجا پیش رفت که ساندرو تونالی نیز به نفع ایتر دست رد به سینه بانوی پیر زد. رقیب عملگرایانه از کونته دفاع میکرد و یووه تنها در کلام. آنها از برنامهریزی ویژه برای فصل بعد صحبت و رسانههای یوونتوسی از آلترناتیوهای ساری رونمایی میکردند.
تفاوتی قابل مطالعه و غیرقابل انکار میان دو سرمربی. مردی که قهرمان شد و مردی که اعتراف میکرد تیم تحت هدایتش شانسی برای فتح اسکودتو ندارد و نداشت. مرز باریک میان امید و ناامیدی؛ اقتدار و تلاش برای رسیدن به اقتدار. ساری بودن یا کونتهگی!
برای کونته یک قهرمانی متوسط ارزشمندتر از یک شکست زیبا و قناعت به رتبه دوم بودن است؛ چیزی شبیه فلسفه کهنهای که در تارو پود یوونتوس تنیده شده بود؛ همان نقش و نگاری که آندرها آنیلیِ جوان مدتهاست به دنبال استحاله و تغییر اساسی در بنیانهای آن است. اما آیا ساری توانست یک ظفرمندی غیرمتوسط را به بیانکونریها هدیه بدهد؟ پاسخ دستکم تا لحظه نگارش این یادداشت منفی است.
یوونتوس در این فصل بارها از اینتر و لاتزیو در جدول ردهبندی عقب افتاد و شاید به مدد بلای کرونا و تعطیلی رقابتها بود که استرس رقابت و فاصله اندک امتیاز را پس از شروع دوباره رقابتها ترمیم کرد. هر قدر یووه به قهرمانی نهم نزدیکتر میشد نظرات منفی در مورد ساری شدت بیشتری میگرفت. هواداران البته حق داشتند که در کنار پیروزی خواهان دیدن بازیهای تماشاییتر باشند اما تعطیلی طولانی مدت لیگ، هراس کووید 19، استادیومهای خالی، هوای گرم، مصدومیتها و افت طبیعی بازیکنان مگر مجالی برای شکوفا شدن ساریسیمو میگذاشت؟
شاید مائوریتسیو ساری آن تکنیسین رویایی در اذهان طرفداران یوونتوس (دستکم در فصلی که سپری شد) نبود اما نمیتوان او را در نخستین گام همراهیاش با یووه و پس از کسب اولین قهرمانی با بیانکونری همانگونه تحلیل کرد که سرمربیهای پیشین از کسب چند قهرمانی آنالیز میشدند. با این حال، این دفاعیات هرگز به معنای نقد ساری و بیان نقاط ضعف تاکتیکی تیم نیست و نمیتوان به سادگی از کنار این حقیقت ناخوشایند نیز گذشت.
اما شاید بهتر باشد مخالفان ساری بگویند بعد از ماسیمیلیانو الگری کدام مربی را برای نشستن بر نیمکت سرمربیگری یووه ترجیح میدادند؟ گواردیولا و کلوپِ غیر قابل دسترس؟ اینتزاگی که در حساسترین لحظات همواره از کورس عقب میماند؟ پوچتینویی که بسیار کمتر از ساری پیروزی و اساساً مربیگری در این سطح را تجربه کرده است؟ یا مورینیویی که حتی در تاتنهام نیز ناامیدکننده بود و دیگر خودش به خودش نیز امیدی ندارد؟ !
ارزیابی دقیق دشوار است. ساری با یک کوپا ایتالیای از دست رفته و یک اسکودتو فتح کرده همانند بندبازان بر لبه باریک یک طناب در حال حرکت است. لیگ قهرمانان اروپا میتواند باعث رستگاری او شود اما مگر رجایی به رستگاری باقی مانده؟ بعید است در تورین کسی این روزها دلخوش به کسب لیگ قهرمانان باشد و یا با یووه خسته این روزها رویای فتح اروپا در دل بپروراند؛ اما مگر میتوان در فوتبال از امید در عینناامیدی رویگردان شد؟
به قول ماسیمو پاوان خبرنگار ارشد توتویووه و یکی از فعالان رسانهای نزدیک به باشگاه یوونتوس، تا زمانی که مدیران یووه قاطعانه پشت سر مائوریتسیو ساری ایستادهاند و او را سرمربی فصل آینده باشگاه میدانند ما طرفداران بیانکونری نیز به چیزی جز این نمیاندیشیم و به اندیشه و استراتژی آندرها (آنیلی) باورمند میمانیم.
اینجا و در یوونتوسِ مدل 2020 ساری همچنان سرمربی تیم محبوب ماست؛ مردی که فروتنانه غولهای تورین را در فصل عجیب و غریب 2019‐2020 و در نبردی نزدیک با اینتر، لاتزیو، آتالانتا و میلانِ بیدار شده، یک گام دیگر به رویای کسب 10 اسکودتوی متوالی نزدیکتر کرد. پس مثل روز اول، تا روز آخر نیز از او حمایت خواهیم کرد.